English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3885 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
slutsky theorem U براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
income elasticity of demand U تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
ad valorem duty U حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
Prices are rising ( falling ) . U قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند
partial substitution U جانشینی کامل برای دو کالا
advalorem tax U مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
rig the market U با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
liquidity preference theory U براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
income elasticity of demand U درامدی تقاضا
cartels U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
request for quotation U تقاضا برای اعلام قیمت
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
iron law of wage U قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
pareto optimality U حد مطلوب پاراتو وضعیتی که در ان نتوان رفاه یک فرد را افزایش داد مگر به قیمت کاهش دادن رفاه دیگری
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
price line pricing U قیمت گذاری ثابت برای یک گروه کالا
wagners law U براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
natural rate hypothesis U هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
price support U تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
metal deactivator U مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
composite demand U تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
half life period U مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
specific duties U عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
cost plus U براساس قیمت تجارتی
tune U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tunes U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
okuns law U براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
accelerationists U شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
waney U کاهش یافته
wany U کاهش یافته
STT U نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
reduced mass U جرم کاهش یافته
cost plus contract U قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
stock requisition U تقاضا جهت کالا
secure transaction technology U سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
stagnation thesis U فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
clearing and switch buying U توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
quantity of demand U مقدار تقاضا
quantity demanded U مقدار تقاضا شده
increasable U افزایش پذیر
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
abatable U کاهش پذیر
mark up U افزایش قیمت
demand versus quantity demanded U تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
price reduction U کاهش قیمت
mark down U کاهش قیمت
demand oriented pricing U قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
to increase [to, by] U افزایش یافتن [به مقدار]
break in share prices U کاهش قیمت سهام
total revenue U قیمت کل فروش یک کالا
catalogue price U قیمت کالا درکاتالوگ
price tag U برچسب قیمت کالا
doable <adj.> U امکان پذیر
practicable <adj.> U امکان پذیر
manageable <adj.> U امکان پذیر
makeable <adj.> U امکان پذیر
achievable <adj.> U امکان پذیر
makable [spv. makeable] <adj.> U امکان پذیر
contrivable <adj.> U امکان پذیر
feasible <adj.> U امکان پذیر
possible [doable, feasible] <adj.> U امکان پذیر
makable <adj.> U امکان پذیر
workable <adj.> U امکان پذیر
conceivable U امکان پذیر
executable <adj.> U امکان پذیر
ad valorem U به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
credit squeeze U کاهش مقدار اعتبار
basing point pricing U قیمت تمام شده کالا
batch costing U تعیین قیمت سفارش کالا
as may be the case <adv.> U بطور امکان پذیر
impossible U امکان نا پذیر نشدنی
conceivably <adv.> U بطور امکان پذیر
contingently <adv.> U بطور امکان پذیر
possibly <adv.> U بطور امکان پذیر
conceivably U بطور امکان پذیر
possible U امکان پذیر میسر
to throw open the door to U امکان پذیر کردن
feasible U امکان پذیر میسر
cost indexes U ضریب افزایش یا کاهش هزینه هائی که قبلا تعیین شده
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
flexible price U قیمت انعطاف پذیر
cost and frieght U قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
what is the p of this article U قیمت این کالا چند است
c i f U قیمت کالا به اضافه هزینه بیمه و
at the full landed cost price U قیمت تمام شده کالا در مقصد
markup U تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
landed terms U قیمت کالا به شرط تخلیه درمقصد
mark up price inflation U تورم ناشی از افزایش قیمت نسبت به هزینه
JPEG++ U حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
as little as possible U اینقدر کم که امکان پذیر باشد
enhancement U امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد
maximum permissible temperature rise U حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
depreciation of currency U کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
mark-downs U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-down U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
proportionality U نسبت بین دو کالا از نظر حجم و مقدار
accrual U افزایش تدریجی مقدار یا ارزش چیزی بخصوص پول
interactive U ابزار توسعه یافته نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد برنامه را تحت کنترل اجرا کند
f.o.b U قیمت کالا بدون احتساب مخارج حمل و بیمه
to be at full stretch U تا اندازه امکان پذیر کشیده شده بودن
real income U مقدار کالا وجنسی که خریدار با درامدمحدودش میتواند بخرد
danger warning level U مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
datacom U امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
demand factors U پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
cost absoption U هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
standards U اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standard U اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
ripple through effect U نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
gross national product U تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
bear U تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
bears U تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
u U جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
arc elasticity of demand U = Eنسبت فوق نسبت مقدار تقاضابه قیمت کالاست
precision U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
elasticity of factor substitution U کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
Winsock U امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد
Visual C U محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
multiple U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
quantity theory of money U نظریهای که به موجب ان قیمت هرکالا با مقدار پول تعیین میشود
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
veil of money U نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
gains U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gain U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gained U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
grammars U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
grammar U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
cross elasticity of demand U درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
intensive cultivation U اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
skimming U محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
real balance effect U اثر پیگو اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مخارج مصرفی
currency depreciation race U تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
fdm U Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
expand U توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
expanding U توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
expands U توسعه دادن و افزایش دادن حجم یا مقدار چیزی
Memmaker U امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
deflates U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflated U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflate U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflating U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
money demand U تقاضا برای پول
demand for money U تقاضا برای پول
requests U تقاضا برای چیزی
application U تقاضا برای چیز
requested U تقاضا برای چیزی
request U تقاضا برای چیزی
requesting U تقاضا برای چیزی
applications U تقاضا برای چیز
request for proposal U تقاضا برای پیشنهاد
truncating U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncated U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncates U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncate U انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
subordinate coajunction U حرف عطفی که قضیه تاریخ را به قضیه اصلی می پیوندد
cold working U شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
demands U تقاضا برای انجام چیزی
demanded U تقاضا برای انجام چیزی
demand U تقاضا برای انجام چیزی
to make every effort U تک و پوی زدن [به هر دری زدن] تا آنجا که امکان پذیر باشد
compound complex U دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
transaction demand for money U تقاضای معاملاتی برای پول تقاضا برای پول بمنظورمبادلات
S HTTP U سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
wild cord U تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
invoked U تقاضا از کسی برای انجام کاری
demand U تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
invokes U تقاضا از کسی برای انجام کاری
invoking U تقاضا از کسی برای انجام کاری
demanded U تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
invoke U تقاضا از کسی برای انجام کاری
demands U تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
fisher equation U یعنی حجم پول درگردش درسرعت گردش پول برابراست با متوسط قیمت کالا درمقدار تولید کالارابطه فیشر
standard bred U اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
LAN Manager U سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
equation of exchange U متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
call-ups U تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
apply U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
call up U تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
applying U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
call-up U تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
applies U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
frequency division multilexing U مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com